تاریخچه روزنامه در ایران
اولین روزنامه ایرانی در زمان محمدشاه قاجار ,به همت میرزا صالح شیرازی , بعد از سفر به انگلیس با نام اخبار پدید آمد.
وی چاپخانه ای خرید و فنون ساخت و استفاده از مرکب را فرا گرفت و روزنامه خور را تاسیس و گسترش داد.
- پس از او امیر کبیر و دیگران بیش از پنجاه روزنامه را در داخل و خارج کشور نشر دادند.روزنامه های ارزشمند فارسی زبان دیگری در مصر , هند و عثمانی منتشر شد و حتی روزنامه های فارسی زبان دیگری در فرانسه و انگلیس منتشر شد.
- یکی از روزنامه های فارسی زبانی که در خارج ازایران منتشر می شد , روزنامه اختر بود که معمولا از چهار ستون تشکیل می شد, این روزنامه به حکم قاجارها خیلی زود در سال 1314 تعطیل شد.
روزنامه وقایع الاتفاقیه به همت امیرکبیر تاسیس شد و به مدت ده سال به صورت هفتگی منتشر می شد , البته این روزنامه از شماره دوم به بعد نام گرفت و بعدها با نام دولت علٌیه ایران منتشر شد بعد ها روزنامه دیگری با تاسیس ادارات مطبوعات دولتی به روزنامه ها اضافه شد که به زبانهای فارسی , عربی و فرانسه منتشر می شد با نام ((علمیه دولت علیه ایران)).
- یکی از روزنامه های فارسی زبانی که در خارج ازایران منتشر می شد , روزنامه اختر بود که معمولا از چهار ستون تشکیل می شد, این روزنامه به حکم قاجارها خیلی زود در سال 1314 تعطیل شد.
روزنامه وقایع الاتفاقیه به همت امیرکبیر تاسیس شد و به مدت ده سال به صورت هفتگی منتشر می شد , البته این روزنامه از شماره دوم به بعد نام گرفت و بعدها با نام دولت علٌیه ایران منتشر شد بعد ها روزنامه دیگری با تاسیس ادارات مطبوعات دولتی به روزنامه ها اضافه شد که به زبانهای فارسی , عربی و فرانسه منتشر می شد با نام ((علمیه دولت علیه ایران)).
پس از آن روزنامه ایران , روزنامه شرف , روزنامه فرهنگ , روزنامه مریخ و... پا به عرصه گذاشتند که همگی در زمان ناصرالدین شاه و مظفر الدین شاه قاجار منتشر می شدند.
تمام روزنامه های این دوره به طریقه سنگی و با خط نستعلیق , گاه داخل کادر قرار می گرفت و گاه بین دو ستون فاصله گذاری می شد و گاه نه.
رضاشاه آزادی مطبوعات را کاملا از بین برد , ولی بهد از او آغاز سیاست جدیدی در مطبوعات رخ داد. این روزنامه ها کاملا انتقادی شدند و حتی بعضی اوقات رو به مخالفت بودند.
در این زمان سفارتخانه های انگلیس , شوروی و آلمان خواهان سانسور در مطالب شدند , گذشته از آن اعضای سلطنت نیز به این مسئله اعتراض داشتند.
بیش از دویست روزنامه در این زمان وجود داشت. خراسان , عصر جدید , ایران , آیین اسلام , مشروطه و.. در پهلوی اول و اطلاعات , آزادگان , کیهان , نسیم شمال , کارگران و... در پهلوی دوم بودند.
تحقيق در روزنامه نگاري ايران
تاريخ تمدن به تعبيري تاريخ سيرافکار و عقايد بشر است.ازيک جذبه اصلي تاريخ روزنامه نگاري، تاريخ انتشار و نفوذ آگاهي هاي فکري است.در مدت بيش از پانصد سال، بشرمتمدن با استفاده از وسايل و اختراعات علمي، مثل چاپ، تلفن و راديو و تلويزيون، سعي کرده است با همنوع خود ارتباط پيدا کند.با به کاربردن وسايل ارتباطي اعضاي مختلف جامعه انساني کوشش کرده اند از وقايع روز با خبر شوند، عقايد خود را به همديگر ابراز کنند، انديشه هاي محيط خود را تفسير و تعبير نمايند و بالاخره با تسلط بر وسايل ارتباطي به پيشرفتهاي فکري، اجتماعي، اقتصادي و سياسي دست يابند.
نقش روزنامه نگاري و ارتباطات اجتماعي در دوران انقلاب فرانسه، نهضت مشروطه ي ايران، تسلط هيتلر براروپا، حکمراني موسوليني در ايتاليا بسياري از وقايع و حوادث تاريخي غير قابل ترديد است.درتحول و انقلاب سي سال گذشته نقاط مختلف دنيا و از جمله خاورميانه، انقلاب و پيشرفت هاي ارتباطي، تأثير مستقيم داشته است.اين پيشرفت ها موانع جغرافيا را در دنياي امروز تا حدي برطرف کرد.و فاصله هاي دور و غير قابل تصور را به دقيقه و ثانيه مبدل ساخته است.مسافرت بشر به کره ماه مظهر و نمودار اين تعدل است.امروز تئوري هاي ارتباطي و فنون روزنامه نگاري يکي از رشته هاي علوم اجتماعي عصر ما به شمار مي رود و هزاران دانشمند و دانشجوي جامعه شناس و علوم سياسي و اقتصادي در اين رشته تحقيق و بررسي مي کنند مطالعات و تحقيقات چند سال گذشته نشان مي دهد بسياري از برنامه هاي عمراني و توسعه در آسيا و آمريکاي جنوبي و حتي در اروپا و آمريکا که همراه با ازتباطات اجتماعي و فنون و تبليغات و روزنامه نگاري نبوده بي نتيجه مانده است و فايده ي مطلوب آنها حاصل نشده.تجربيات تلخ و ناگوار تبليغاتي و روزنامه نگاري در قسمتهاي بهداشت و فرهنگ همچنين ثابت کرده است که اگر آگاهيهاي تبليغاتي و روزنامه نگاري با فرهنگ و رسوم کشور مورد ملاحظه تطبيق نکند، محکوم به شکست است و فايده يي از آنها خاصل نخواهد شد. بدين جهت است که کشورهاي مترقي امروز و مخصوصاً ممالک در حال توسعه که برنامه هاي طولاني و وسيعي در بين دارند سعي مي کنند نه تنها از فنون و آگاهيهاي علمي و فني و ارتباطي دنياي متمدن با خبر شوند، بلکه اين وسايل را با مطالعه تمدن و رسوم خود طوري بکار برند که حداکثر استفاده در پيشرفت هاي ملي از آن بدست آيد.
مطالعه تاريخ ارتباطات و روز نامه نگاري هر کشوري اولين قدم توسعه و گسترش بيشتر دانش و علوم ارتباطات اجتماعي آن کشور است. تنها پس از بررسي عميق در سير افکار و عقايد عمومي و چگونگي پيدايش و تکامل روزنامه نگاري يک ملت است که مي توانيم بطور عاقلانه از دانستنيهاي ارتباطي دنياي صنعتي براي آن ملت استفاده کنيم. تقليد چشم بسته از سيستم ارتباطي و روزنامه نگاري و تلويزيوني ملل ديگري بي مطالعه امکان هماهنگي آنها با فرهنگ و تاريخ و ارتباطات خودمان نتايج ناگوار و زيان باري خواهد داشت.هدف کتاب حاضر اينست که ما را به تاريخ روزنامه نگاري و سير تکامل ارتباطات اجتماعي ايران، از آغاز تا عصر کنوني آشنا کند. اميد است که اين بتواند اولين تحقيق و تدوين جامع و علمي در تاريخ رونامه نگاري ايران باشد.در نيم قرن گذشته تحولات روزنامه نگاري و فنون چاپ و غيره در ايران مورد بحث و گفتگو نويسندگان مختلف خارجي و ايراني بوده است و جزوه ها و مقالات متعددي در باره بازيگران عرصه ي روزنامه نگاري ايران نوشته شده، ولي تا به امروز کتابي که تاريخ روزنامه نگاري ايران را به صورت جامع و کامل بررسي کند به رشته تحرير درنيامده است. از اين جهت مآخذ و منابع مؤلفان اين رشته در ايران فقير و نسبت به ساير رشته هاي تاريخ تمدن ايران عقب مانده است.با اين وصف در پنجاه سال اخير، تحقيقات پراکنده با ارزشي انجام شده که بي آنها امروز مطالعه ي تاريخ روزنامه نگاري ايران مشکل بود.
اولين جزوه که در ايران راجع به روزنامه نگاري و مطبوعات منتشر شد به قلم اچ.ل.رابينو در رشت بود. اين جزوه در 29 صفحه تحت عنوان «صورت جرائد ايران جرائدي که در خارج ايران به زبان فارسي طبع شده است، در چاپخانه عروه الوثقي در سال 1911 ميلادي چاپ شد. مقدمه اين جزوه را که از چند صفحه تجاوز نمي کند محمد رضا پس از اسماعيل رشتي نوشته است و رابينو در صفحه هاي بعد اسم و شرح خيلي مختصري از 243 روزنامه فارسي که تا آنروز در ايران و خارج چاپ شده بود به ترتيب الفبا ذکر کره است.ترجمه جزوه رابينو در سال بعد در 1913 ميلادي در مجله (جهان مسلمان ص315-287)در پاريس منتشر شد در سال 23 مه 1913 ميلادي پروفسور ادوبرون در دانشگاه کمبرج انگليس نطقي راجع به تاريخ روزنامه نگاري ايران ايراد کرد که بعد ما به صورت جزوه يي کوچک در لندن به چاپ رسيد. سخنراني پروفسور برون و جزوه ي ابتدايي او مرهون جزوه و مطالعات رابينو در ايران بود و دانشمند انگليسي در نوشته هاي بعدي خود به اين مطلب اعتراف مي کند. در همين سالها پروفسور برون که مشغول مطالعه و تحقيق در ادبيات و تاريخ ايران بوده، علاقه ي فوق العاده به تاريخ روزنامه نگاري ايران و مخصوصاً تأثير آن در ادبيات و شعر فارسي پيدا مي کند و در سال 1914 ميلادي کتاب «مطبوعات و شعر در ايران نو»را منتشر مي سازد. اين کتاب به دو قسمت اصلي تقسيم شده است:
1-تاريخ چاپ و روزنامه نگاري در ايران مخصوصاً روزنامه هاي انقلاب مشروطه
2-شعراي معاصر نهضت آزادي خواهي.
پروفسور برون در اين کتاب پس از چند صفحه مقدمه ي مختصر که راجع به فن چاپ و شروع «روزنامه نگاري در ايران نوشته، قسمت اعظم مطالعات خود را به ذکر نام نشريه، نام مدير و سردبير و نويسندگان و محل چاپ 371 روزنامه و مجله ي فارسي اختصاص داده ا ست. قسمت مهمي از مطالعات پروفسور برون راجع به مطبوعات ايران در حقيقت ترجمه و نتيجه تحقيقات دانشمند ايراني ميرزا محمدعلي خان تربيت تبريزي است. محمد علي خان تربيت تحقيقات بسيار جالبي در باره فن چاپ و روزنامه هاي دوره ي مشروطه انجام داده بود ولي موفق به چاپ نوشته هاي خود نشد وفقط به اهتمام پروفسور برون بود که مطالعات او به صورت مرتبي در کتاب«مطبوعات و شعر در ايران نو»منتشر گرديد.
پروفسور برون در ساير نوشته هاي خود از جمله «انقلاب ايران»،«دوتاريخ ادبيات ايران» گاهگاهي به مطالعه ي توسعه و نقش مطبوعات در ايران پرداخته است و مخصوصاً در نوشته هاي دوره ي نهضت مشروطه، اهميت روزنامه نگاري و روزنامه نگاران را در پيشرفتهاي اجتماعي و سياسي ايران معاصر بررسي مي کند:نوشته هاي پرارزش پروفسور برون مأخذي قابل اعتنا در تحقيقات مطبوعات ايران و مخصوصاَ دوره هاي اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم است.ولي نوشته هاي«برون» و تحقيقات او در باره معرفي فن چاپ در ايران و انتشار روزنامه هاي ابتدايي و بطور کلي وضع ارتباطات و روزنامه نگاران ايران در نيمه اول قرن نوزدهم، چندان عميق نيست.مثلاً تاريخچه ي روزنامه نگاري ايران در نوشته هاي پروفسور برون از زمان صدارت اميرکبير شروع مي شود و هيچگونه اشاره يي به نويسندگان و روزنامه نگاران و روزنامه هاي پيش از ناصرالدين شاه، خصوصاً دوره محمدشاه و فتحعلي شاه نکرده است و با اين که اولين روزنامه ايران توسط ميرزا صالح شيرازي (که مدتها در انگلستان اقامت داشته)در زمان محمد شاه در تهران منتشر شده و نسخه هاي آن به لندن فرستاده شده است و حتي نسخه شماره ي اول آن به طور کامل در مجله ي سلطنتي آسيايي انگلستان به سال 1839 در لندن به چاپ رسيده بود و نوشته هاي پروفسور برون نشان مي دهد که او از وجود چنين روزنامه هايي باخبر نبوده است و تحقيقات وي در اين مورد ناقص است.
تا پايان جنگ دوم بين المللي نوشته هاي پروفسور برون تنها تاريخچه قابل توجهي بود که در باره ي روزنامه نگاري ايران به چاپ رسيده بود. با اينکه در سالهاي بين جنگ اول و دوم بين المللي مقالات متعددي در باره مطبوعات ايران در تهران و اروپا منتشر شد، اين نوشته ها اطلاعات مهمي بر آگاهيهاي روزنامه نگاري و مطبوعات ايران اضافه نکرده است و غير از چند مقاله جالب توجه در مجله کاوه چاپ برلين که توسط سيدحسن تقي زاده و همکاران او منتشر مي شد، تاريخچه جديدي در اين مورد نوشته نشد. چند مقاله اي که در مجله کاوه در باره روزنامه نگاري ايران منتشر شد، از اين جهت مهم است که اين مجله براي اولين باز احتمال وجود روزنامه را قبل از سلطنت ناصرالدين شاه متذکر شده است و اطلاعات جديدي راجع به معرفي چاپخانه در جلفاي اصفهان و فعاليت گروه ارامنه ايران بدست داده.کامل ترين ليست روزنامه ها و مجلات ايران(از عصر اميرکبير تا آغاز جنگ بين المللي دوم)توسط محمد صدرهاشمي بين سالهاي 1327 تا 1333 شمسي(1948 تا 1953)در اصفهان منتشر شد. صدرهاشمي نيز مثل رابينو، تربيت، پروفسور برون فصل اول «تاريح جرايد و مجلات ايران» خود را به تاريخچه روزنامه نگاري و فن چاپ ايران در ايران و باقي فصول چهار جلو کتاب را به معرفي 1186 روزنامه و مجله چاپ شده در ايران اختصاص داده است. کتاب صدرهاشمي در حقيقت دائرةالمعارف و راهنماي خوبي براي مطبوعات ايران است که به صورت الفبايي تنظيم شده.
چنانچه پيداست جزوات و کتاب هاي منتشره درباره مطبوعات و روزنامه نگاري ايران تا اين تاريخ بطور عام به ذکر نام به نشان و شرح مختصر روزنامه ها اختصاص داده شدهاست و هيچگونه کوشش و اهتمامي که تاريخ روزنامه نگاري را بطور کامل و علني مطالعه و بررسي کند به عمل نيامده. با وجود اهميتي که روزنامه و روزنامه نگاري در انتشار عقايد جديد دو تاريخ معاصر ايران و به ويژه در انقلاب مشروطه ايران و آگاهيهاي فکري سالهاي بعد در ايران داشته ، قبل از کتاب حاضر تاريخچه جديد و کاملي که نقش ارتباطات و روزنگاري را در امور اجتماعي و اقتصادي و سياسي ايران بررسي کند، نوشته نشده است. علاوه بر اين آنچه راجع به روزنامه نگاري، در دسترسي علاقه مندان تاريخ ايران هست ناقص و ناصحيح است. مثلاً توسط پروفسور برون و ساير نويسندگان خارجي و ايراني، «وقايع اتفاقيه» اولين روزنامه ايران ذکر شده است و آغاز روزنامه نگاري ايران در کتب درسي و تاريخي از زمان صدارت اميرکبير و سلطنت ناصرالدين شاه شروع مي شود.
آن عده از نويسندگان هم که سالهاي بعد بطور پراکنده به وجود روزنامه و انتشارات قبل از وقايع اتفاقيه اشاره کرده اند، تير به تاريکي انداخته اند و از نشريه يي نام نبرده اند وفقط متذکر شده اند که نسخه اي از اين روزنامه باقي نيست. در سال 1342 شمسي مطابق با 1963 ميلادي مطالعات و تحقيقات نگارنده راجع به تاريخ روزنامه نگاري ايران در دو جلد در آمريکا منتشر شد. قسمتي از جلد اول اين کتاب به پيدايش فن چاپ و روزنامه نگاري در ايران اختصاص داده شده است که در آن به تفضيل تاريخ پيدايش و متن کامل روزنامه هاي قبل از وقايع اتفاقيه را تدوين و وجود انتشار روزنامه يي را که توسط ميرزا صالح شيرازي در زمان محمدشاه منتشر مي شد ذکر کرده ام. در اواخر همين سال بود که تحقيق و مطالعه در روزنگاري ايران مرا به انگلستان کشيد و موفق شدم دو نسخه اصلي روزنامه يي را که ميرزا صالح شيرازي منتشر کرده بود در موزه ي بريتانيا در لندن کشف کنم. در آبانماه 1342 مقامات موزه بريتانيا اجازه عکس برداري و انتشار اين دو نسخه اصلي را براي من صادر کردند و عکس متن کامل دو شماره را براي اولين بار به تهران آوردم.سردبير نگارنده در روزنامه هاي کيهان و سالها بعد، اشتغال به تدريس در دانشگاه هاي آمريکا فرصت نداد کتاب تاريخ روزنامه نگاري ايران را که به انگليس نوشته شده بود به فارسي برجمه کنم. خوشتختانه آگاهيهاي جديد از تاريخ روزنامه نگاري ايران چند آن از نويسندگان ايران را به اکتشاف آثار تازه علاقه مند کرد و دو سال بعد مقاله اي راجع به اولين روزنامه ايران را به قلم علي مشيري در شماره 24 سال 1345 مجله ي خواندنيها منتشرشد.
در سالهاي اخير مطالعات نويسندگان مثل دکتر محمد اسمائيل رضواني، مسعود برزين و اسمائيل رائين نکات بسيار جالب توجهي به تاريخ روزنامه نگاري ايران اضافه کرده است.کتاب«سفرنامه ميرزا صالح شيرازي که در سال 1347 در تهران منتشر شد نمونه خوبي در اين رشته به شمار مي رود. مي توان گفت که امروز راه تحقيق براي پژوهندگان هموار شده است.