مغز کادی در ۱۹ سالگی در حادثهی رانندگی آسیب دید و باعث شد ۳۰ نمره از آیکیوی او کم شود. سطح آیکیوی او قبل از تصادف نزدیک به نابغهها بود، اما بعد از تصادف به حد متوسط نزول کرد.
بهعنوان کسی که هویتش حول محور هوشش شکل گرفته بود، این نزول قابل توجهِ هوش کادی، باعث شد احساس ناتوانی و کمبود اعتماد به نفس کند. اما علیرغم آسیبی که به مغزش وارد شده بود، کمکم تحصیلات دانشگاهی را گذراند و حتی در دورهی تحصیلات تکمیلی پرینستون هم پذیرفته شد.
وقتی در پرینستون مشغول تحصیل بود، آنقدر تقلا کرد تا بالاخره متوجه شود عدم اعتماد به نفس است که او را از پیشرفت باز میدارد، نه کمبود توانایی ذهنی. این امر بیشتر در مکالمات پیچیده، سخنرانی ها و سایر لحظات پرفشار و بسیار مهم خود را نشان میداد.
این کشف، باعث شد کادی که در آن موقع روانشناس هاروارد بود، پژوهشهای خود را به اثر زبان بدن روی اعتماد به نفس، تأثیرگذاری و در نهایت موفقیت اختصاص دهد. بزرگترین یافتههای او بر تأثیرات قدرتمند زبان بدن مثبت تمرکز دارند. زبان بدن مثبت شامل مواردی مانند ارتباط چشمی مناسب، مشارکت و گوش دادن فعالانه و حرکات هدفمند است که پیام مورد نظرتان را برجستهتر میکند.
تحقیقات نشان میدهند افرادی که زبان بدن مثبتی دارند، محبوبتر، شایستهتر، متقاعدکنندهتر و از لحاظ هیجانی باهوشتر هستند.
زبان بدن مثبت اینطوری کار میکند:
زبان بدن مثبت، نگرش شما را تغییر میدهد
کادی متوجه شد که تنظیم مداوم زبان بدن در جهت مثبتتر شدن، طرز نگرش را هم بهبود میبخشد، زیرا تأثیر فوقالعادهای روی هورمونها دارد.