تفاوت هنر و طراحی در چاپ – بخش 2
ون گوگ پول را هدف خود قرار نداد، او همچنین امیدوار بود تا بر روی نقاشی هایش قیمت خوبی بگذارند. با این حال، او عملا با مد روز پیش می رفت و تصاویری با ارزش بالا را می کشید.
این در حالی است که در فرآیند طراحی اجبارهایی وجود دارد. طراحان باید توجه داشته باشند که طرح های آنها باید منفعتی خاص را برای خریداران به همراه داشته باشد و آثارشان باید توسط افراد پذیرفته شود. در کارهای طراحی، مخاطب در درجه اول قرار دارد و طراح در درجه دوم.
در برخی موارد هم جای این دو باهم تغییر می کند. بنابراین یک طراح چه چیزی را باید ارسال کند که از خواسته های ذهنی خودش به دور باشد و به هدف زیبایی های تجاری مورد پسند مخاطب باشد. بنابراین طراحی می تواند در زمانی که اهداف از بین می رود، شکست بخورد.
از نظر هدف اجرا و خلق آثار
هنر خوب، درخشنده و طراحی خوب، الهام بخش است. معمولا هنرمندان اثر خود را از صفر شروع می کنند. اثر هنرمندان از درون آنها می جوشد. هنرمندان این حس را با دیگران به اشتراک می گذارند، مخاطب با این آثار ارتباط برقرار می کند و از این رو الهام بخش آنها بوده. یک اثر هنرمند نمونه باید منحصربه فرد باشد و بیشترین حس را بین هنرمند و مخاطب برقرار کند.
با این وجود، همیشه نقطه ی شروعی مانند پیام، تصویر، فکر و یا تمرین برای یک طراح وجود دارد. چیزی که یک طراح نیازی به انجام آن ندارد خلق است، در عوض باید موارد موجود را با هدفی خاص ترکیب کند.
این بدان منظور است که احساس مخاطب را به چند دلیل برانگیزد: خرید محصول، دریافت خدمات، بازدید از مکان و یا دریافت اطلاعات. عدم دستیابی به نیاز مخاطبان می تواند طراحان را بیشتر آزار دهد و بهترین طراحی باید طرحی باشد که به طور موثر اهداف خالقان را برآورده کند و مردم را به انجام برخی رفتار ها ترغیب کند. این یکی از تفاوت های هنر و طراحی است.
از نظر مخاطب
یکی دیگر از تفاوت های بین هنر وطراحی، چگونه توضیح و تفسیر مخاطب از اثر می باشد. اگرچه هنرمندان ممکن است تنها یک نظر و عقیده را بیان کنند، این بدان معنی نیست که این نظر اوست و تنها به یک روش قابل گفتن است. یک اثر هنری از روش های مختلف مورد پسند مخاطب قرار میگیرد به این دلیل که هر شخص نظر شخصی خود را دارد.
لبخند مونالیزا، چهره ای که داوینچی آن را کشیده، موضوعی است که سالیان سال بحث برانگیز است. چرا مونالیزا لبخند می زند؟ دانشمندان شرح داده اند که این به دلیل شهودی است که از ناحیه بصری عصب محیطی شما می آید. هنر رومانتیک می گوید میوه ی عشق شیرین است. شک گراها می گویند که اصلا دلیلی وجود ندارد.
با این حال، طراحی در طرف متضاد هنر قرار دارد. اگر بسیاری از مردم تصور کنند که توضیحات متعددی در مورد طراحی وجود دارد، می توان آن را به عنوان یک شکست با هدفی مبهم در نظر گرفت. هدف اصلی طراحی ارسال پیام و برانگیختن مخاطب برای انجام قدمی است.
علارغم تفاوت های هنر و طراحی، هر دو وابسته به یکدیگر هستند. همچنین شباهت هایی بین این دو وجود دارد. طراحی می تواند هنر محسوب شود، اما هنر نمی تواند یک طرح باشد. این تفاوت هنر با طراحی است. اما یقینا هنر بدون قابلیت طراحی نمی تواند منحصر به فرد باشد و طراحی هم بدون هنر.