گرچه شاید برای برخی تمایز این دو به نظر بیفایده بیاید چون اینگونه استدلال میکنند که در نتیجه هیچ فرقی نمیکند، ولی باید گفت این نکته در ساخت یک آگهی بسیار مهم و کلیدی است، اینکه مدیر تبلیغات نگرش «تقویت»کنندگی داشته باشد یا «ترغیب» کنندگی.
مثلا شما یک آگهی تبلیغاتی را تصور کنید که فردی را نشان میدهد، در خانه روغن ندارد و قصد دارد روغن بخرد و شما در آگهی خود طوری نشان میدهید که او بین خریدن یا نخریدن روغن تردید دارد. فکر میکنید این آگهی چقدر میتواند افزایش فروش را برای محصولی را که شما تبلیغش میکنید به ارمغان بیاورد؟
حالا تصور کنید فردی که روغن آشپزیاش تمام شده و قصد دارد روغن بخرد چون تا اینجای کار را خود مخاطب همراهتان است و نیازی نیست دوباره وقت صرف کنید، اینکه چه روغنی بخرد که با نیازهای او سازگار باشد میتواند هدف تبلیغاتی شما باشد. به این صورت شما در ساخت آگهی به مخاطب کمک میکنید، علامت تجاری شما را بخرد و او را تقویت میکنید که در بین گزینههای مختلفی که پیشرو دارد شما را انتخاب کند. در حالت بعد تصور کنید محصولی که شما وارد بازار میکنید یک روغن نباتی خاص با ویژگیهای خاص است که برای نخستین بار وارد بازار میشود، فکر میکنید مشتری را باید برای خرید تقویت کنید؟ به تعبیری آیا باید به او «آگهی» داد یا «آگاهی»؟
با این توصیف باید دید رویکرد ما در ساخت آگهی برای محصولی که نخستین بار وارد بازار میشود چگونه باید باشد، با توضیحاتی که داده شد رویکرد اصلی باید بر اعلانکنندگی محصول استوار باشد اینکه چنین محصولی روانه بازار شده است و چه ویژگیهایی دارد در اولویت است چون مخاطب روی محصول هیچ شناختی ندارد اما اگر محصول کاملا شناخته شده است تبلیغات باید عامل تقویتکنندگی داشته باشد.
متاسفانه باید گفت گاهی تبلیغاتی را شاهدیم که این موضوعات آنقدر به هم گره خوردهاند که حتما باید چند کارشناس تبلیغات بیایند یک آگهی تلویزیونی را رمزگشایی کنند و البته باید بگویم از این دست آگهیها کم نیست. به این ترتیب اگر شما در تبلیغ خود نگرش ترغیبکنندگی داشته باشید عملا پول و سرمایه تبلیغاتی خود را دور خواهید ریخت چون با تلاش شما مخاطبتان تصمیم به خرید نمیگیرد، بلکه این کار را مخاطب قبلا انجام داده است.
ارایه انواع کارت ویزیت در چاپ آنلاین.