در حال حاضر، علائم تجاری ( برند ) 11 درصد از بودجه بازاریابی خود را صرف تبلیغات در رسانههای جمعی میکنند. این مطالعه پیشبینی میکند که در 12 ماه آینده، رسانههای جمعی 14 درصد سهم کلی بودجه بازاریابی را هدایت خواهند کرد. حتی در سال 2020، این رقم میتواند به 24 درصد برسد. ولی برای هزینه عاقلانه این پول، علائم تجاری باید دقیقاً در مورد محتوایی که میخواهند تولید کنند، در مورد سکویی که با آن قصد توزیع محتوا رادارند و در مورد اهداف کلی خود در رسانههای جمعی فکر کنند.
در ادامه، من سه مورد از مشهورترین علائم تجاری در رسانههای جمعی را آوردهام که مصرفکنندگان در هرکجا که هستند عاشق آنها شدهاند. جهت برنامهریزی هوشمندانهتر در رسانههای جمعی، داستان این علائم تجاری را دنبال کرده و برخی از موفقترین تاکتیکهای تعامل آنها با علاقهمندان و دنبال کنندگانشان را شبیهسازی کنید.
کوکاکولا
بر اساس گزارش شرکت تجزیهوتحلیل Socialbaker، کوکاکولا در میان علائم تجاری، با بیش از 96 میلیون طرفدار، رتبهی نخست را داراست. در توییتر، @CocaCola حدود 3.2 میلیون دنبال کننده دارد. ولی تیم پشتیبانی کوکاکولا دریافتهاند که در رسانههای جمعی چیزی بیش از لایک ها، دنبال کردنها و به اشتراکگذاری مجدد وجود دارد. وندی کلارک، معاون ارشد بخش ارتباطات و توانمندیهای بازاریابی یکپارچه این موضوع را میداند و میگوید که هیچ رسانهای بهصورت مجزا نمیتواند قدرتمندتر از ترکیبی از رسانهها باشد.
این موضوع را بهصورت مستقیم در مبارزات تبلیغاتی خود دریافتیم که باید از هر دو رسانه تلویزیون و شبکههای اجتماعی استفاده کرد. میدانیم که مصرفکنندگان هدف ما هم چون نوجوانان و جوانان محتوای رسانه را در اشکال مختلف و در یکزمان مصرف میکنند.
به این صورت که تلویزیون روشن، لپ تاب باز و گوشی هوشمند در دست است. برای بازاریابها این الزام ایجاد میشود که محتوایی واحد و یکپارچه در این رسانهها وجود داشته باشد.
زمانی که این کار را بهخوبی انجام دهیم، تأثیری بهمراتب بالاتر ازآنچه آن رسانهها بهصورت مجزا دارند، ایجاد میکنیم. کوکاکولا مثالی درخشان از چگونگی استفاده از شبکههای اجتماعی توسط علائم تجاری است، این استفاده تنها بهکارگیری یک کانال بازاریابی نیست، بلکه به شکل یکپارچه همراه با دیگر ابتکارات بازاریابی برای بهبود تأثیرگذاری کلی پیامهای بازاریابی آنهاست.
دنیز
در توییتر، @DennysDiner به خاطر انتشار گزارشهای روزانه مشهور است و ازآنجاییکه خیلی متفاوت عمل میکند غالباً این روشها برای سایر علائم تجاری میتواند نتیجه معکوس بدهد، دنیز مشتریان، طرفداران و دنبال کنندگان دارای صدا و شخصیت ایجاد کرده است که واقعاً با آنها در تعامل قرار میگیرد.
کیت تیلور برای Entrepreneur اینگونه گزارش میدهد : استراتژی گاها عجیبوغریب دنیز، برای این علامت تجاری به طرز شگفتآوری موفقیتآمیز بوده است. او همچنین مینویسد: از جولای 2013 که اروین پنلاند نماینده بازاریابی، وظیفه مدیریت شبکههای اجتماعی دنیز را بر عهده گرفت این علامت تجاری میزان رشد دنبال کردن و علاقهمندی خود را 150 درصد افزایش داد و به ازای هر پست بهطور میانگین 1800 تعامل صورت گرفت.
این موضوع برای دنیز میزان تأثیرگذاری 900 میلیونی در شبکههای اجتماعی و 15 میلیون تعامل در دو سال گذشته ایجاد کرده است. جان دیلون مسئول بازاریابی دنیز بخشی از موفقیت این علامت تجاری در شبکههای اجتماعی را به تصمیم سرنوشتساز اروین پلاند در خصوص استخدام تیمی از افراد صاحبتجربه در عرصه فیلمسازی، نویسندگی و دیگر صنایع خلاقانه برای تولید محتوای طبیعیتر، اصیلتر و خودجوش میداند.
یو اف سی
چند سال قبل، قهرمانی مبارزات نهایی (یو اف سی) مشوقهای مالی برای مبارزان خود که بیشترین دنبال کننده رادارند ایجاد کرد که به جایزه توییتر مشهور شده بود. مبارزانی که هر یک از شروط بیشترین تعداد دنبال کننده، سریعترین نرخ رشد دنبال کننده یا مبتکرانهترین توییت ها را داشتند شایسته کسب پول نقد بیشتر بودند.
بااینوجود یو اف سی مبارزان خود را تنها به میدان نبرد شبکههای اجتماعی نفرستاد. امت ریان تحلیلگر ورزشی خاطرنشان میسازد که یو اف سی حرفهایهایی را استخدام کرد تا به 200 مبارز موجود در لیست کمک کنند تا چگونگی استفاده از توییتر برای تعامل با علاقهمندانشان را بیاموزند.
با آموزش صحیح و مشوقهای درست، مبارزان یو اف سی تبدیل به حامیان فعال و صاحب رسانه علامت تجاری دنیز شدند که به شکل استراتژیک از فیس بوک، توییتر و دیگر سکوهای شبکههای اجتماعی برای ارتقای شنوندگان خود استفاده کرده درحالیکه پایگاه اجتماعی طرفداران یو اف سی را ارتقا میدادند. دیگر عرصههای تجاری نیز میتوانند از طریق تشویق حمایت کارمندانشان این روش را شبیهسازی کنند. اعضای تیم میتوانند محتوای شرکت را بهعنوان روشی برای ارتقای دسترسی و بهبود علامت تجاری خود به اشتراک بگذارند.